سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آرزوهای بارانی

امشب آسمان دل و

تمام آرزوهای بارانی

را قدم زدم

با بغض هایم از عمق وجود

نفسی دوباره کشیدم

میدانی احساس لحظه ها را...؟

باز هم قطره قطره باران

بر گونه ها نقاشی شد

نم نمی که می بارید و

فهمیدم قصه شیرین زندگی

همین است

به زودی طراوت باران را

به آغوش میکشم

و خواهم رفت......!

و گوشه ای از این دنیا

به یادم باران می بارد

دستانت را بگشای

تا زندگی را

باران بودن را

در آغوش کشی

ترنم باران(94/3/28)


» نظر